محل تبلیغات شما
همچنان دل در گِرو داری نمیدانی چرا بی جهت بر او امیدواری نمیدانی چرا هر چه خواهد بر دل بی تاب میتازد ولی بر نیاید از دلت کاری نمیدانی چرا خیر هم از او ندیدی تا که جبرانش کنی تا ابد بر او وفاداری نمیدانی چرا سهم او از زندگانی خنده بر لب های او سهم تو شد گریه و زاری نمیدانی چرا سوختی چون شمع و شمع دیگری آورد او باز با این حال پِی یاری نمیدانی چرا سینا اسعدی -بخاطر دلم-

اسم عشق را بگذار ماه

خواب (بهترین یارم مرا از یاد برد)

ای اسیر شهر غم ، ای شهریار

نمیدانی ,ابد ,سهم ,شمع ,بی ,وفاداری ,نمیدانی چرا ,بر او ,ابد بر ,تا ابد ,او وفاداری

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها